سکوت

متن مرتبط با «خاطرات کودکی من» در سایت سکوت نوشته شده است

من و یادت

  • یه بغضی گلومو گرفته این روزا  که میخوام بمونم با خودم تنها، نمیخوام دل هیشکی برام بسوزه یه عشق قدیمی تو قلبم جا مونده، خاطراتو به من برگردونده بی تو پرسه زدن کار هر روزه، من و دلتنگی، من و تنهایی، من و یادت... , ...ادامه مطلب

  • دردهای مزمن

  • تو حق نداری عاشقِ کسی بمانی که سالهاست رفته، تو مالِ کسی نیستی که نیست، توحق نداری اسمِ دردهای مزمن ات راعشق بگذاری، می‌توانی مدیونِ زخم‌هایت باشی اما محتاجِ آنکه زخمیَت کرده نه.. دست بردار، از این افسانه‌های بی‌ سر و ته، که به نامِ عشق، فرصتِ عشق را از تو می‌گیرد، آنکه تو را زخمیِ خود می‌خواهد، آد, ...ادامه مطلب

  • با تو من

  • میون بغض لبخندم، میون خواب و بیداری تو هم با من به این رویا، یه حس مشترک داری هنوزم باورش سخته، که تو اینجایی بی وقفه حالا دنیای من با تو، همینجا زیر این سقفه با تصویر همین دیدار، جهان یک لحظه ماتش برد تا که چشماتو وا کردی، غمای توی قلبم مرد تو رو دیدم خدا خندید، من از عشق تو حظ کردم با تو من کل , ...ادامه مطلب

  • دل من

  • دل من حوصله کن داد زدن ممنوع است کم بکن این گله فریاد زدن ممنوع است بین این قوم که هر کار ثوابی است کباب دل دلسوخته را باد زدن ممنوع است تیشه بر ریشه فرهاد زدن شیرین است حرفی از پیشه فرهاد زدن ممنوع است شادی از منظر این قوم گناهی است بزرگ بزن آهنگ ولی شاد زدن ممنوع است…, ...ادامه مطلب

  • احوال من

  • همه چیز خوب است جز احوالِ من که مدت ها مدت ها، از دیدنِ تو محرومم همه چیز خوب است جز همان، گوشه ی خالیِ دلت...,احوال منطقة الرياض,احوال مناير,احوال منطقة نجران ...ادامه مطلب

  • خاطرات کودکی

  • من پُرم از خاطرات وقصه های کودکیاینکه روباهی چگونه، می فریبد زاغکی قصه ی افتادن دندان شیری از هُمالاک پشت وتکه چوب وفکرهای اُردکی قصه ی گاو حسن، دارا و سارا و امینروز  بارانی، کتاب خیس کُبرا طِفلکی تیله بازی درحیاط وکوچه و فرشِ اتاقبر سر کبریت و سکه، یا که درب تَشتکی چای والفجر و سماورنفتی کنجِ اتاقمادرم هرگز نیاورد، استکان بی نلبکی سکه ها و  پولهایم، ثروت آن دوره امجمع میشد اندک اندک، در درون قُلکی داستان نوک طلا با  مخمل و مادربزرگدر دهی زیبا که زخمی گشته، بچه لَکلَکی حاج زنبور عَسل، نِل در  فراق مادرشیاد دوران اوشین و نقطه های برفکی هشت سال از د,خاطرات کودکی,خاطرات کودکی یادش بخیر,خاطرات کودکی من,خاطرات کودکی دهه 60,خاطرات کودکی زیباترند,خاطرات کودکی برنگردد دریغا,خاطرات کودکی شعر,خاطرات کودکی دهه 70,خاطرات کودکی دهه 50,خاطرات کودکی دهه شصت ...ادامه مطلب

  • با خاطراتش

  • جوون تر که بودم یکی عاشقم بودمنو که نمیدید دلش میگرفت زود میگفت خیلی وقته دلم پا به پاتهمیگفت هر جا باشی نگاهم به راهته منم بچه بودم دلم پرپر ش شدبهش اینو گفتم اونم باورش شد خلاصه نشستیم یه رویا کشیدیمواسه زندگیمون چه خوابایی دیدیم به هم قول دادیم که با هم بمونیمتا هر جا که میشه تا هر جا بتونیم ولی من نموندم نه اینکه نمیشدزدم زیر قولم دلم دمدمی شد حالا گاهی وقتا به یادش میفتمدرست لحظه هایی که یادش میفتم تموم وجودم پر از شرم میشهبه این خاطراتش سرم گرم میشه...,بمیرد روزگار با خاطراتش,بمیرد زندگی با خاطراتش,بميرد زندگي با خاطراتش,بسوزد روزگار با خاطراتش,بميرد روزگار با خاطراتش,دختر تنها با خاطراتش ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها