درد

ساخت وبلاگ

درد، یعنی غم داری بخندی، به روت نیاری

درد، یعنی دورت شلوغه و کسی نداری

درد، یعنی تو خاک خودت غریب دیاری

درد، یعنی شرمنده ی سفره ی بچه هاتی

درد، یعنی بدهکار عمر و لحظه هاتی

درد، یعنی دلتنگ دلیل خنده هاتی

...

درد نون و درد بی عاری، دردی که از آشنا داری

درد بیخوابی و بیداری واسه فردا

باور اینکه خیلی تنهایی، وصله ی ناجور دنیایی

عمریه بیخودی تو رویایی، خالیه دستات

وقتی که دست بسته نشستی و خسته ای

حتی به غصه هات وابسته ای

زندگی تو این شرایط یعنی درد...

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : earamgah3 بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 12:01